بعدش با آیشا آشنا شدیم
بعدش من با لوکته کوچولوووووووووو آشنا شدم
ما تغییر شکل های زیادی رو به دست آوردیم در همون بین من با اسکای آشنا شدم...
اون به من کمک کرد تا از حالت شیطلنی در بیام
و سر انجامممممممم ازم خواستگاری کرد
اون عشق منهههههههه
چند بار هم دیاسپرو سعی کرده اونو از چنگم در بیاره
بعد از اون اتفاق من چیزای زیادی یاد گرفتم
من جونم رو برای وینکس فدا کردم و تا لحظه ی مرگ از اونا دفاع کردم
پت من هم این بره ای به نام بل هست
بعدش به خاطر لیاقتم تغییر شکل هارمونیکس رو دارا شدم
اینم اتاقمه
بعدش سایرنیکس رو گرفتم
اینم اسبمه
اینم وقتیه که مسابقه اسکی روی یخ داشتیم
و آیشا برنده شد
من عاشق کتاب خوندن و پیتزا هستم
و من بودم که حافظه ی اسکای رو برگردوندممممممممممم
اینم شناسناممه که همه ی چیزایی که باید بدونید توشه
اینم امضامه
امیدوارم با من آشنا شده باشید